مهندس حسین مهاجر در مصاحبه اختصاصی با پایگاه خبری -تحلیلی شاخص اقتصاد افزود: من قبلا کارخانه بافندگی داشتم. در سال ۷۲ شرکت را تاسیس کردم و در تیر ماه سال بعد کارخانه ریسندگی را افتتاح کردم. من در حوزه های مختلف مانند خرید و فروش نخ و پارچه و پنبه فعالیت می کردم و بعد تولیدکننده نخ شدم. از جوانی عاشق کارخانه ریسندگی بودم؛ زیرا هنگام تعطیلات با پدرم که معین پزشک مرحوم همدانیان بود، در آن کارخانه رفت و آمد می کردم.
وی در خصوص بازار فروش محصولات خود گفت: مقداری در اصفهان، مقداری در کاشان برای چله های فرش و مقداری هم در یزد برای پارچه های رومبلی به فروش می رسد.
مهاجر درباره صادرات محصولات خود افزود: تاکنون صادرات نداشته ایم؛ ولی درصدد هستیم گواهی ایزو بگیریم و صادرات داشته باشیم. درواقع، هنوز به نتیجه نهایی نرسیده ایم.
وی درخصوص مهمترین تجربه اش در طول این سال ها گفت: اول اینکه انسان نباید زود به دیگران اعتماد کند؛ چون علت شکست او می شود. دوم؛ ما باید مشتری مداری قوی داشته باشیم و کارگر را هم از خودمان بدانیم؛ زیرا اگر او راضی باشد، کار مفید انجام می دهد و الا می خواهد زمانش را بگذراند.
این فعال اقتصادی درخصوص تجربه های شکست خود افزود: در طول فعالیتم متاسفانه چند شکست بزرگ داشتم؛ اما خداوند کمکم کرد و به پا خاستم؛ از جمله در سال ۸۳ کارخانه ام آتش گرفت. بیمه هم قبول نکرد و خسارتی به من نپرداخت و تمام زندگی ام از دستم رفت؛ به طوری که الان مستاجر هستم. بهترین خانه را داشتم؛ ولی آتش سوزی مرا به صفر رساند.
مهاجر درباره مدیریت شکست خود ادامه داد: این کار ساده نبود. چندسالی افسرده بودم و رفت و آمد با دیگران را کم کرده بودم؛ ولی یک روز تصمیم گرفتم سر پا شوم و خداوند لطف کرد و با اعتباری که داشتم (جز بانک به کسی بدهکار نبودم) دوباره شروع کردم.
وی درباره رضایت از کار خود تصریح کرد: اگر چند بار هم به قبل برگردم، چون علاقه شدید به نساجی دارم، همین کسب و کار را انتخاب می کنم؛ اما مشکلات مرا خسته کرده است؛ به خصوص کاغذبازی اداره های مربوطه خیلی ما را اذیت می کند و اصلا به حرف ما گوش نمی کنند.
مدیرعامل بهین نساج ادامه داد: برای مثال، سال گذشته ماشین آلات ما یک سال و ۸ ماه در گمرک ماند و در این مدت، خیلی از قطعات شکسته بود و هنوز نتوانسته ام آنها را راه اندازی کنم. این توقف نابجا ضرر و زیان بزرگی به کسب و کار من زد و کسی هم جوابگو نیست.
وی در توضیح آن گفت: آوردن ماشین آلات ساخت قبل از سال ۲۰۰۰ ممنوع است و می گویند در صورت وارد کردن باید کیلویی ۵۰ هزارتومان بپردازید. اگر مضر نیست، پس باید بتوانیم با کارت بازرگانی بیاوریم و اگر مضر است، چرا کیلویی اجازه واردات می دهند؟!
مهاجر درخصوص پیش نیاز کارآفرینی گفت: درست است که ابتدای کار پول نیاز است؛ ولی بیشتر پشتکار و کفش آهنین می خواهد.
وی درخصوص مشکلات کسب و کار خود گفت: نبودن ثبات در اقتصاد ما مشکل اصلی است؛ به طوری که نوسان قیمت مواد اولیه مشکلات پیچیده ای را برای ما به بار می آورد که نه ما راضی هستیم و نه مصرف کننده، و در این میان سود شرکت هم مستهلک می شود.
وی درباره چشم اندازهای شرکت گفت: درصدد هستیم خط جدیدی بیاوریم تا تولیدات بیشتر و باکیفیت بالاتری داشته باشیم و بازار بهتری پیدا کنیم.
مهاجر درپایان پیشنهاد کرد: اگر مساله فروش الیاف پلی اکریل در بورس حل شود، همه می توانند از بورس خرید کنند.